اس ام اس و جملات عاشقانه(سری39)


به آدماي توي فيلما که...
آخرش خوشبخت مي شن حسوديم مي شه
...
خدايـــا
...
نمي خواي يه ذره بزني بره جلو..؟



اگـــه ميخـــواي يکيــو از دســـت بـــدي
 
فقـــط کـــافيــــه دوستـــش داشتــــه بـــاشــــي
 
همـــين کــــافــيــــه
...



آدمهاي کنارم مثل جمعه ميمانند
...
معلوم نميکند
...
"فــــــرد" هستند يا " زوج " ...
پر از ابهامند
.....



يعني ميشود روزي برسد
.....
که بيايي
.....
مرا در آغوش بگيري
....
بخواهم گله کنم
....
بگويي هيس
.....
بگويي همه کابوس ها تموم شد
.....
ميخواهم امشب تا صبح ديووانه ات کنم



شــانــه ات کــــو؟
 
دنــيـايــم بــاز بـهـم ريــخـتـه
....



خواب آلود
..
لوس
..
بي خيال
..
بي قرار..شاد
..
هرچه ميخواهي باش .فقط در آغـــــــــــــــــــوشم باش
ولي دلبرانه ...ولي عاشقانه



از هــم مي چـرخـَنــد
..
لحـظــه هــاي لـوكس ِ مـَن بـر مـَـدار خـوشبـَخـتـي
.



مـن عاشق هَوس هاي عاشقانـه اَم
...
مَـن عاشق گـُناه دوست داشتـنَم
دَستهايَت را بـه مـن بده
بـه جَهنَم كـه مَرا بـه جَهنَم مـــي بَرند بـه خاطر عِشقبازي با خيالِ تو
تو خودِ "بـهشتــي
"



بـه مَـن حَق بده
کـه ميل بـه خوردَن نـَداشتــه باشَم
اين بـُغض ها کـه
تو بـه خوردِ‌ مَـن مـي دَهـي
سير سيرَم مـي کـُنَد
!



مُهم نيست دوستم داري يا نَـه
...!
مُهم ايـن استـــ کِـه؛
مـَـن هَــستـــَم ؛
عـِشق هـَست
وَ هَواي اِحساسَــم
هَنــوز آبي ست
. . .!



پَرگار هاي خوبــي شُديم
خوب هَمديگَر را دور مــي زَنيم
!



قول داده اَم
...
گاهـــي
هَر اَز گاهـــي
فانـــوس يادَت را
ميان ايـن کوچه ها بـي چراغ و بـي چلچلـه، روشَـن کنَم
خيالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
 
هَنوز هَم دَر اين شَبهاي بـي خواب و بـي خاطـــِره
ميان اين کوچـه هاي تاريک پَرسـه ميزَنـَم
اَما بـه هيچ سِتاره‌ي ديگـَري سَلام نَخواهــَـم کَرد
...
خيالَت راحَت
!



برگــرد عشق قديمي و ديرين من؛
برگرد و بگو دوستـت دارم
تا با پشــــت دست چنان بــــر دهانت بکوبم
تا آرزوي داشتن يـک دندان را به گــــــــــور بـبـــري
چه برسد به من و يک عشق حقيقي
!!



آنقدر مرا از رفتنت نترسان
.... 
قرار نيست هميشه بمانيم
! 
روزي همه رفتني اند
.... 
ماندن به پاي کسي معرفت ميخواد نه بهانه
... !!


سرنوشت من بي تو
جمله بي فاعلي ست
که فعلش تعطيل استــــــــــــــــ
. . . !



چـتـرتــــ را بگــــير
. . .
چشــــــــــم هاي من
. . .
بزرگ شده ي بارانند
. .



يک نفر ،
هميشه يک نفر نيست ؛
يک نفر گاهي همه است
...
شايد حالا بتواني بفهمي
وقتي غروب يک روز تعطيل
دلم براي تو تنگ مي شود
چه دلتنگي عظيمي را
به دوش ميکشم
...!!!




قهوه يا کاکائو ؟
فرقي نمي کند
!
تو کافئين خالصي
...
حتي خيالت ،
خواب را از سرم مي پراند
!!!



نذر کرده ام
صد دور تسبيح
اهدنا صراط المستقيم بخوانم ؛
شايد
 
مرا که ميبيني ،
ديگر مسيرت را کج نکني
!!!



چــه زيبــاست وقتـي ميفهمـي
کسـي زيــر ايـن گنبد کبــود
انتظــارت را ميـکشد ؛
چــه شيــرين است
طعــم چنـد کلمــه کــه ميگــويد
:
کجــايــي ...؟
 



لعنت به تُـو که جنس ات خــــــراب است
...
چرکيـن تر مي شود
...
هر بار صابون ات به دلم مي خورد
..



يكي بـــود ، يكي
. .
مـــن ميروم قصّـــه بايد آغــــاز شود
. . . !



دهانم پر از حرف است
اما
. . .
با دهان پر که نمي شود حرف زد
. . .



دوست مي دارمـش ... امـّـا
... 
مي تـرسم بـگويــم و بگـويـد : " مرسـي
!! "
يــا بگويـد بـه اين دلـيـل و آن دلـيـل دوسـتـم نـدارد
...
يــا چـه مي دانـم
...
مثـل خيـليـهـا بگـويـد ليـاقـتـم بـيـشـتـر از اين حرفـهاسـت
...
مي تـرسـم از اينــکـه
هـرچـيـزي بـگويـد جُـز
:
" مــَــن هـم دوسـتت دارم ... "

 

...

 

این شعر هم تقدیم به همه دوستان عزیز:


رفتي با اوني که واسه داشتنِت سختي نديد

کي مثل من روي دوشِش غُصه ي تورو کشيد

 از تهِ دلم ميگم بي معرفت خيلي بَدي

حرفايي که آرزوم بود بِشنوم به اون زدي

حالا من موندم چه جوري از خِجالتت دَرآم

خنده اي که واسه اون کردي تو کي کردي برام

واسه من فرصت نداشتي چرا دائم پيششي

چرا پس دستاتو از دستاي اون نميکشي
 

چرا پس اونو يه لحظه از خاطرت نميبري

اين حَسودي نيست به قرآن

خيلي از اون سرتري

. . . يعني يادشه اون روزا
 

يا بيا به عشق اون روزا بازم بِمون پيشم

يا بزار اونم بره من دارم عُقدِه اي ميشم

انقدَر سَرِت به زير بود واسم دست تِکون ندادي

انقدر بزرگي کردي که ديدم واسم زيادي

قايق قديمي بودم دِلتو دادي به کشتي

از کنار قايق من با گُذشت بودي گذشتي


انقدر حرفامو خوردم دلم از دستت پُره
 

ميرمو عاشق ميشم شايد بهت بربخوره

بي تو اين دل چقدر غَريبه
 

هنوزم تنهاترينه

آره تو راست ميگي قِسمت همين بود

قسمت من از اَولم رَنگِ چشمايِ تو بود
 

اُنقدر حرفامو خوردم دلم از دستت پُره
 

 ميرمو عاشق ميشم شايد بهت بربخوره

 

اس ام اس و جملات عاشقانه(سری38)


خَستــــه ام....!
امــــا تَحمـُـــل مـي کُنــم
...

خُــــدايـــا روزِگـــارت با من و احساسم بـَــد تـــا کـــرد...!


وقتي عبارت ” خدا را به ياد داشته باش ” را مي خوانم
در ذهنم و در قلبم گزينه ” هميشه ” را برايش تيک مي کنم
. . .



چقدر خوشحـال بـود شيطــان
وقتي سيب را چيدم
گمان ميكرد فريب داده است مـرا
نمي دانست تـو پرسيده بـودي
مـرا بيشتر دوست داري يـا مـاندن در بهشت را ؟



عادت دارم
هَـــر روز
جـــــايِ انگشــــــتانم را از روي شيشــــه يِ مانيتور پاک کنم
آخــــر
نوازش کردن عکـــــس هايَت
عادَت مَن است
...



تو اين دنيا آدماي زيادي
با هم رو تختاي 2 نفره ميخوابن
 
اما قشنگ اينه که
 
خيليا رو تختا ، دور از هم به ياد هم بيدارن
.



دل کنـدن از تــو
بـــا همـــه عشقي که بهــت داشـتـم
مــن رو بـه يـــه جـايــي رســوند
کــه حالا تــو چـشـمــاش زل بـــزنـــم
 
بـگــم : عــاشــقــمــي ؟
خـــب بــــه درکـــــــ
...!



نسلي هستيم که از پشت ِ قابهاي ِ شيشه اي مانيتور يکـديگـر را در آغوش کشيديم
!!!



ديـگر بغـضم
در چشمانـم گـير مـي کـند ،
نگـاهم در صدايـم ،
اشک در گلويم ،
مـن که گفته بودم
آدم نمي شوم
...



کمي مهربانتر باش لطفا
!
براي شانه ام سنگين است
اين سرسنگيني هـــا
. . .



جــَريـان چـيســت؟
!
هيـچگـاه پيـدا نميــشود
جـَسـَد آنـان که ادعـا ميکـُنـند،
بـَرايــِمـان ميـمــيرَند
...!



زبانــم لـال چشـمـم کـــور
اگـــر غيـــر از بــــو ي تــــو
 
شنـــيده باشـــم
يــــاد تنــت کــه مـي افــتم
 
رشتــه ي افکـــارم پنــبه مـي شـود
!



اينطور نميشود
بايد يک غريق نجات هميشه همراهم باشد
غــرق در فـکرت شدن اصلا دست خودم نيست
.....



چـنـد وقـتـيـسـت بـه جـاي يـک جـرعـه آب ِ خـوش
,
"بـغـض" از گـلـويـمـان پـايـيـن مـي رود,
ايـهـالـنّـاس
...
دل را لـگـد نـکـنـيـد
!
آبـَش را گـل نـکـنـيـد
!



ميخواهم
از دلتنگيهام
براين بنويسم
اما
اين کاغذ را هم
سفيد ميگذارم
حرفهايم براي تو
در کاغذ نميگنجد
...



چقدر دوست داشتم يک نفر از من مي پرسيد
 
چرا نگاه هايت انقدر غمگين است ؟
چرا لبخندهايت انقدر بي رنگ است ؟
اما افسوس ... هيچ کس نبود هميشه من بودم و من و تنهايي پر از خاطره
.
اري با تو هستم .. با تويي که از کنارم گذشتي
... 
و حتي يک بار هم نپرسيدي چرا چشم هايت هميشه باراني است
!!!



به وسعت نديدن نگاهت
خسته ام
چگونه بشکنم ثانيه ها سنگين
دوريت را
...



من " سلام " مي گويم
...
و " لبخند " مي زنم
...
و قسم مي خورم
...
و مي دانم
...
" عشق " همين است ...
به همين سادگي
...



مدام گفتي خيالت تخت من وفادارم
...! 
و من چه ساده لوحانه خيالم را تختي کردم
 
براي عشق بازي تو با ديگري
!!!!!



غمگـيـــن تــريـن جــاي خــاطــره اونجــاييـه کــه کــم کــم
احســاس ميکنــي چهـــرش هم داره از يــــــادت ميـــرِه



با من چيزي بگو
کلامي آنقدر کوتاه که
همسايه نشنود
با من چيزي بگو
ساده ترين حرف انساني
آوازي که يک حنجره به
ياد آورد
با من بگو
بگو که دوستم داري



در جـَـــواب اَشک هـــاي گـــَرمَم،
که روي گونه هايَم سُرسُره بــازي مــي کَـــردَنــد
...
بـِين آن همه آدم،
در آخــــرين ديـــدار ِ رسمـــي مان
....
نبايــــد مــي گفـــتـــي
:
"دُنــــياي شُمـــا چــِقــَدر قـــَشَنگــــ اَستـــ"
دل اَست ديـگـر
مـــــي شکـــــنــــد
....

 

خـــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــدايا...
صورت حساب لطفا...
باقيشم مال خودت...
منو خلاص کن
سير شدم از زندگي. . .

 


اگه خدا اهل پُز دادن بود . . .
الان زير چشمامون نوشته بود چند مگاپيکسله !!!!

 

نجار ها هم کورند
هنوز هم تخت دو نفره ميسازند نميبينند
همه تنهاييم حتي آنهايي که دو نفره ميخوابند...

 


گاهي وقتا
يه چيز
يه نفر
يا يه حرف
مي تونه اين غبار غم لعنتي رو
از رو دلت برداره . . .
و اين يه نشونه ي خيلي خوبه

 


کوچه ها را
بلد شـــده ام
و رنگـــ چراغ هاي راهنـــما را
ديگـــر در راه مدرسه گـــم نمي شوم !
اما
ميـــان آدم ها
گـــم ميـــشوم
آدم ها را بلـــد نيستـــم !

 

تازه حکمت بازي هاي کودکانه را ميفهمم
زووووووو
تمرين اين روزهاي نفس گير بود !

 

عشق ِ ما همانند ِروز هاي هفته است!!!
تو شـنـبـه و من جـمـعـه.....!
نميدانم چرا جـمـعـه اينقدر به شـنـبـه نزديک است اما شـنـبـه از جـمـعـه دور است؟!؟!؟!؟

 

دلِ سبــــــزم را گــــــــره زد ..
و رفتــــ تا بــــــه آرزوهـــايش برســــد ...

 

شمعي روشن کردم
حوالي ِ هميــــن روزها،
که زودتـــــر بيايــــي،
ميگـــــويند؛
دعـــــايٍ ديوانــــگان هم،
مستــــجاب ميشود...

 

کاش من ديگري ميشدم
مينشستم مقابل خودم , سراپا گوش ميشدم
تا بفهمم حرف حسابم چيست ؟

 

هــيــچ قَــطـار ي اَز ايـن اُتـاق نِــمـي گُــذَرَد
مَـن ايـنـجـا نِــشـَـسـتِـه اَم
وَ بـا هَــمـين سـيگــار قَــطـار مي آفَــريـنَـم !
نِـمـِِي شِــنَــوي .. ؟؟
سَــرَم دارَد ســــوت مــي کِــشـَــد !!

 

تنهايي ام را کســي شريک نيست
مطمــــئن باش
دستِ احتــــياج به سمت ِتــــو که هيـــچ
به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد
شايـــد کــه تنهايي هايم
از تنهايي دق کنــــد..

 

بي قـــــرار هيچ قـــراري قـــراري نبــوده ام...
مگـــر قـراري که بــــا تـــــو داشـــتم...
و تــــو هرگــــز نيامـــــدي...

 

وقتي که گريه م ميگيره ، دلم ميگه مبارکه
قدر اشکات رو بدون \"
هنوز چشمات بي کلکه\" \"

 

مي گويد:کلمات گــــاهي معنايي خود را از دست مي دهند ...
اين روزها \"دوستت دارم\" ها ديگر قلب کســي را به تپش وا نميدارد !
و گونه کسي را سرخ نميکند !
ومن درجوابش
مي گويــم :مشکل از دوست داشتن نيست مشکل از تکـــــــرار است !

 

اگه عشقت باهات راه نيومد
يقين داشته باش
بايکي ديگه داره مثه اسب ميتازه....

 

يه بيماريـــه مادر زاديــــه لاعلاج دارم:
\"هر كي رو ميبينم فكر ميكنم آدمه\"...!!

 

از ايـن ميعـادگــاه تکــراري خستـــه ام!
بيـا اينبـار جـاي ديگـــري قـرار بگـذاريم
بــــراي بــــــاهــم بـــــــودن
جـــايي جــز خيـــــــــــــــــالم...!!

 

از دور پيدا بود!
راز چـــمــدان نبسته و کفش هاي نپوشيده،
اين خاطــــره ها رفتني نيست!
زيرِ اين سقفـــــــ بمــــان...

 

همه بدهي هايم را هم 
که صاف کنم
به دلم مديون ميمانم
براي تمام
 
\"دلم ميخواست\" هاي
بي جواب مانده ام

 

گـفـت : بـگـو ضـمـايـر را
گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم: بـقـيـه رفـتـه انـــد . . .

 

قرص هاي خواب
ليوان ليوان آب
آرزوي اينکه شايد تا ابد
خوابت را ببينم .......!!!

 

مـــــــــــــرد است ديگر...
گاهي تند ميشود گاهي عاشقانه ميگويد..
مـــــــــــــرد است ديگر..
غرورش آسمان و دلش درياست...
تو چه ميداني ازبغض گلو گير کرده يک مـــــــــــــرد..
تو چه ميداني که چشمانت دنياي او شده..
تو چه ميداني از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟...
مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد ميفهمد و مـــــــــــــرد

 

دست از شعرهاي من بردار
نمي بيني شعرهام
دست به دست مي چرخد
بين اينهمه
دستهاي نامحرم ؟!

 

اس ام اس و جملات خنده دار (سری 3)

به بعضیا باید گفت :
یه خورده اصالت و کمالاتتو جمع کن ما هم بشینیم ، جا نیست !
.
.
روانشناسه دیشب گفت جوری زندگی کنید که انگار روز آخر عمرتونه ، امروز به حرفش گوش کردم و کل کلاسارو پیچوندم !
.
.
فندک چیست ؟
وسیله ای است برای روشن کردن سیگار که معمولا خراب نمیشود بلکه توسط دوستی از دوست دیگر دودره میشود …
.
.
اگه به جای نیمه ی گمشدم دنباله یه موجود منقرض شده می گشتم تا الان حتما پیدا کرده بودم !
.
.
.
پفک بسته ای هزار تومن ، تازه نصفشم خالیه !
یه زمانی رو زمین پفک می دیدیم جفت پا می رفتیم روش که له بشه و کیف کنیم ، الان باید دو دستی از رو زمین برداریمش ، پوفش کنیم ، بوسش کنیم ، بذاریم دهنمون !
.
.
من آن گلبرگ مغرورم …
کدوم ؟ قرمزه ؟ نه ، نه ، بغلیش !
واااااااااااااى ، خیلى خوب افتادى !
.
.
من هیچوقت بحث نمیکنم ؛ من فقط توضیح میدم که حق با منه !
.
.
وضعیت جوری شده که باید به خاطر وجود بعضی خوانندگان از تمام افراد شنوای روی زمین عذرخواهی کرد …
.
.
بابای من هروقت پول برق زیاد میاد میندازه گردن لامپ مودم من …
.
.
من همیشه زیرلفظی و زیرمیزی رو قاطی میکنم !
میترسم سر سفره عقد اشتباه یه پولی مچاله کنم یواشکی بدم به عروس بگم این کار مارو زودتر را بنداز !
.
.
درس که دارم میخونم همزمان دلم میخواد کلی کار دیگه انجام بدم ، اصلا انگیزم ده برابر میشه ؛ دلم میخواد هرکاری بکنم فقط درسه رو نخونم !
.
.
دلی که واسه همه بلرزه دل نیست که ، ژله س …
.
.
ریاضی خیلی درس شیرینیه ولی متاسفانه من دیابت دارم و دکتر گفته سمت شیرینی نرم اصلننننننننننننن …
.
.
یه سری از این آدما باس شعور و تربیت رو از وسایل الکترونیکی یاد بگیرن !
الان موبایل و سینمای خانگی هم روشن میشن سلام میکنن ، تاره نوکیا دستم میده !!!
.
.
تو این زمونه دو نفر همیشه تنهان :
دختری که آرایش بلد نیست و پسری که دروغ گفتن بلد نیست !
.
.
شما هم شب که میخواین بخوابین گوشیتونو میذارین کنار بالش منتظر اون نور سفیده میشین که میفته رو سقف ؟
.
.
ﻣﻦ ﺍﮔﻪ میتونستم ﯾﻪ ﻣﯿﻮﻩ اختراع میکردم ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﺎﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﺪﻩ میشد ﻭ ﺗﻮﺵ ﻫﻢ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﺜﻞ ﺍﻧﺎﺭ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ !
.
.
گاهی نمیتونم تشخیص بدم که من واقعا الان گشنمه یا فقط حوصلم سر رفته !
.
.
درسته پراید کولرش خوب نیست ولی وُژدانن بخاریش خوب خنک می کنه !
.
.
به بعضی ها هم باید با متانت خاصی گفت :
لطفا یه دهن برامون خفه شو …
.
.
یه مرضی هست که آدم پاهاشو میچسبونه به بخاری یا شوفاژ تا بسوزه بعد یهو بکشه کنار تا خوب بشه بعد دوباره بچسبونه !
.
.
من یه اخلاق خیلی خوبی دارم و اونم اینه که هیچوقت نظرمو به کسی تحمیل نمیکنم ولی کسی که نظرش با من متفاوته خره …
تموم شد و رفت !
.
.
لوازم شخصی چیست ؟
وسایلی که متعلق به یک شخص می باشد و تمام اعضای خانواده و فامیل وظیفه دارند از آن وسایل استفاده کنند ، در غیره این صورت شخصی محسوب نمیشود !
.
.
اعتراف میکنم یه بار که خونمون مهمون اومده بود (منم بچه بودم) رفتم آشپزخونه به مامانم گفتم میوه میخوام ؛ مامانم گفت : بزار مهمونا برن بعد …
من اومدم به مهمونا گفتم کی میرید تا مامانم بهم میوه بده ؟
بعد مامانم گفت : صبر کن مهمونا برن نشونت میدم ؛ منم دوباره رفتم گفتم : تورو خدا نرید بعد از رفتن شما مامانم میخواد منو بزنه !
.
.
ﺻﺒﺢ ﺭﻓﺘﻢ ﭘﺎﺭﻛﯿﻨﮓ ﺑﻮﮔﺎﺗﯽ ﺭﻭ ﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻻﺯﻣﺶ ﺩﺍﺭﻡ ، تو ﻻﻣﺒﻮﺭﮔﯿﻨﯽ ﺭﻭ ﻭﺭﺩﺍﺭ ؛ ﻣﯿﮕﻢ ﺧﻮﺏ ﺗﻮ ﻛﺎﺭﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺗﺎ ﻣﻦ بنز ﺭﻭ ﺑﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻛﻪ ﺑﺮﻩ ﭘﻮﺭشه رو ﺍﺯ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﯿﺎﺭﻩ ، ﮔﻔﺖ ﻛﻼﻓﻢ ﻛﺮﺩﯼ ﺍﺻﻦ ﺍﻭﻥ ﻛﺎﺩﯾﻼﻛﺮﻭ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ …
ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺁﺋﻮﺩﯼ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺮﻭ …
ﺍﻻﻥ ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﻦ نویسنده خیلی مایه دار بوده یا بگم باز ادامه بده ؟؟؟
.
.
.
ارسطو را گفتند : ” ادب از که آموختی !؟ ”
.
.
.
ارسطو قدری نگریست و گفت : نـــه! نـامـوســاً کجای قیافه ی من به لقمان می خوره اسکول !؟
هاااااان ؟؟!!
.
.
.
به دوستم میگم:ولنتاین چی بخرم؟ میگه: میخوای خیلی غافلگیرش کنی؟ میگم: آره! میگه: شماره پاشو ازش بگیر،بعدش براش روسری بخر ..!
.
.
.
اگه پشه میتونست با مگس جفت گیری کنه همه ی ما بدبخت میشدیم! بچشون دهن همه ی مارو سرویس میکرد!
فکر کن یه پشه که هیکلش مثل مگسه ، سرعتشم مثل مگسه:|
خودایا توبه،به ما رحم کردی توو آفریدن پشه
.
.
.
دوستم تعریف میکرد می گفت : با خواهرزادش رفته ختم،آخرش اومده تسلیت بگه،بجای غم آخرتون باشه،برگشته گفته: دفه آخرتون باشه:|
دوستم :|
روح آن مرحوم :|
جمعی از عزاداران =))))
.
.
.
دوستم میگفت :
با دوس دخترم داشتیم از خیابون رد میشدیم ، عینک دودی زده بود. گشت اومد گفت خانوم چه نسبتی با شما دارن؟ منم گفتم : خانوم کور هستن دارم از خیابون رد می کنم.
خخخخخخخخخخ ))))))))
.
.
.

در پاک بودن فوتبال‌ ما همین بس که:

یکی به یکی میگه کیسه کش ! اونم به اون یکی میگه لنگی !

که هردو مظهر پاکی و نظافت هستن !

.

.

.

ما با بچه ها قرار گذاشته بودیم چهارشنبه سوری امسال پراید بابامو آتیش بزنیم از روش بپریم
اما الان که به اون موضوع فکر میکنم میبینم ماچقدر….

اس ام اس و جملات خنده دار (سری2)


هر ادمی باید یه مخاطب خاص داشته

باشه که شبا قبل خواب ازش بپرسه : تو مال منی ؟

اونم بگه : ینی شُتر بیشتر از تو میفهمه !

خو معلومه که مال توام خره ! حالا بگی بکپ !

.

.

.

آیا میدانید این زوج‌های عاشقی که روی ریل قطار و به سمت غروب خورشید قدم می‌زنند

یا تا حالا قطار سوار نشده اند یا اگه سوار شده اند دستشویی نرفته اند

یا اگه دستشویی رفته اند به سیستم دفع فاضلاب قطار دقت نکرده اند؟

.

.

.

جناب سعدی فرموده بودند :

بر احوال آن مرد باید گریست /که دخلش بود نوزده ، خرج بیست !

که اگه الان بود باید میگفت :

بود حال و احوال آن مرد زار /  که دخلش ریال است ، خرجش دلار !

.

.

.

بعضی زخم ها هست که هر روز باید روشونو باز کنی

و نمک بپاشی تا یادت نره که سراغ بعضی آدما نباید رفت ، ” نباید ” !

.

.

.

گزارشگر تلویزیون:

نظر شما در مورد این که سریال فلان

سریال خوب و آموزنده ای است و دست من و همکارانم در صدا و سیما درد نکنه چیه!؟

.

.

.

قابل توجه خانوما !

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمیتواند جلوی او را بگیرد

تنها چیزی که او را از داشتن شما باز میدارد یک زن جدید است

دشمنی از جنس خودتان !

.

.

.

داشتم تو خیابون با آرامش راه میرفتم

یهو یادم اومد اعصاب ندارم  

.

.

.

حیف نون می ره مرغ مینا می خره، بعد که می فهمه نره، “سینا” صداش می کنه!

.

.

.

غضنفر میره مهمونی سر سفره یکی از بچه هاش میگه بابا یه لیوان آب میدی ؟

غضنفر داد میزنه میگه آب تو خونه داریم ، مرغ بخور بدبخت !

.

.

.

آیا با یکی از بهترین مزیت های پرایدآشنایی دارین !؟

این که بعد از تصادف زجر نمیکشی،درجا میری اون دنیا!

.

.

.

دانشمندان هنوز نتونستن بفهمن

که چرا ایرانیان وقتی یکی از جای دور بهشون زنگ میزنه با داد حرف میزنن !

.

.

.

میدونید سگ ها چرا ازدواج نمیکنن؟؟

چون همینجوریشم یه زندگی سگی دارن…!!!

.

.

.

اس ام اس حیف نون به  همسرش

ترجیح می دهم بمیرم و با تو نباشم، تا این که با تو باشم و در فکر مردن باشم!

.

.

.

مرد: راهی برای بیشتر زندگی کردن هست؟

دکترازدواج کن..

مرد: کمکی هم میکنه؟

دکتر: نه ، ولی فکر زندگی بیشتر دیگه به ذهنت نمیاد!

.

.

.

اطلاعیه جدید راهنمایی رانندگی :

پیرو مشکل آلودگی هوا

امروز تنها خودروهایی که سه رقم سمت راست پلاک آنها بر ۱۷ بخش‌ پذیر است اجازه‌ی تردد دارند !

.

.

.

به بعضیا باید گفت:
شما سیرابی گاوم نیستی چه برسه به جیگر ما !!!
.

.

.

علاقتو جایی باس خرج کنی که یه شعوری پشتش باشه !

.

.

.

به بعضیا باید گفت دم از مردونگى نزن
سنگینه ، سُرفت مى گیره !

.

.

.

مــن از شرکت گوشی های جی ال ایکس خواهش میکنم

قابلیت اینکه گوشی از کیف راحت بیاد بیرون رو هم به گوشی هاشون اضافه کنن ...

.

.

.


بعضیا باید انقدر بمـونن تـو “کفت” کـه خوب تـمـیـز شن  

.

.

.

پسرخالم معدلش شده ۱۹٫۴۲ سه روزه رفته تو اتاق درو رو خودش بسته  

من همسن این بودم ۱۲ میشدم تا خونه با کیف رو پایی میزدم

.

.

.

این دختره تو آکادمی گوگوش وقتی گوگوش دید گریه کرد پرید بغلش

.
.
.

اگه منو ببینه میخواد چی کار کنه  

.

.

.

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻳﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ولی ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ
ﺑﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺑﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﮐﺸﻮﺭ ﻭﺭﻗﻪ ﺭﻭ
ﺧﺎﻟﻲ ﺩﺍﺩﻡ|: !
ﻓﺮﺩﺍ ﻳﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﻭﺿﻊ ﺑﺪ
ﺳﻴﺎﺳﻲ ﮐﺸﻮﺭ ﻓﮑﺮﻣﻮ ﺑﺪ ﺟﻮﺭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ!

.

.

.

لامصـــب با این نرخ سکه
دیگه دختر مذهبی هم نمیشه گرفت !!۱۴ تا سکه هم حساب میکنی خیلی زیاده !
باید یکی و پیدا کنیم به ۵ تن راضی باشه

.

.

.

روایت داریم تو بهشت قبض تلفن به جای اینکه بیاد، میره!

 

دوستان عزیزی که میان توی وبلاگ نظر میدن و میگن به من هم سر بزن

وقتی آدرس وبلاگشون رو نمیزارن من چه جوری بهشون سر بزنم؟؟ 

 

آدرس خونشون رو حداقل بزارن با گل و شیرینی خدمت برسیم

 

تصمیم گرفتم یه کم شاد هم بنویسم از این به بعد...

اس ام اس و جملات عاشقانه (سری37)



خــــــــدايا
!!!
يا خيــلي برگردون عقب يا بــزن بره جــلو
! 
اينــجاي زنــدگي دلم خيــــــلي گرفته



ديـــگه به هر چيز دنيا كه دست مي زنم
خدا تَق مي كوبه رو دستم ميگه دست نزن... حق تو نيست
.
سهمت تموم شده از دنيا
...



عشق يعـــني ؛
هر وقــت يــادش ميفتـي ،
بي اختيـار بـا يــه لبخـند خـودتو تـابــلو کنــي
...!!!



حالـمون ديگه پرسيدن نداره
...
چون ما دچار خود سانسوري شديم ؛
و مجــبوريم بگيم که : خوبيــم
!
ميفــــهمي مجــــبوريممممممم
خيــلي هم خوبيم
...
اما .... تــــــو عاقل باش و باور نکن
... !!!



توي چشم بعضيها نگاه ميکني ميتوني خيلي چيزها بخوني
انگار زير نويس فارسي داره
!!



ذهنــم فلـــج ميشود
...
وقتــي ميخـوانمــت
و
تـــو
نميگويي " جانـــم ؟
! " ... !!!



حالـا کـه رفـتـه اي
مـرد شـده ام
!
بـسـتـه بـسـتـه سـيـگـار مـي کـشـم
تـا تـو را دود کـنـم
در خـيـال ِ خـسـتـه ام
!



آنقدر تنــــها شدم که اگه يه پـَشـه بياد تو اتاقــم عمرا بزارم بــره بيرون



خـسـتـه‌تـر از آنـم
کـه لـيـوانـي چـاي
آرامـَم کـنـد
آغـوش ِ گـرم ِ تـو را مـي‌خـواهـم
در جـنـگـلـي نـاشـنـاس
وقـتـي کـه آسـمـان
از لا‌بـه‌لاي شـاخـه‌هـا
سـرک مـي‌کـشـد
. .



سالهـــاست ؛
که به ديدنت مي آيم
اما هر بار
گوشهايم را مي گيرم
مي پيچانم
و مي گويم
بارِ آخَرت باشــــــد



وقتي سکــوتت از رضايت نيست
لطــفا بگــو
...



مــــن تا هميشه مــــي توانم
تو را از ميـــان تمام مردم دنيـــا تشخيص دهم
!
به شرط آنکه چشــمانت را نبنـــدي
!



پاهايم درد مي کند
...
کمي آهسته تر برو
...
فداي دلهاي شکسته
...
مسافر
...



گاهي وقت ها
...
فــقط گاهي وقت ها
...
دوست دارم کسي دستانم را در دستش بگيرد
...
زل بزند به چشمانم و بگويد :" حق با توست
!"



عروسک ها هم براي خود سرنوشتي دارند
..
يکي عروسک کنار بالش مي شود روي تخت
!
يکي عروسک لب طاقچه
..
يکي هم مثل من از بخت بد ،
عروسک خيمه شب بازي
..!



دستـــــم را بگيـــر
تـــو را
يـــــــاد بگيرم
...



نه شب چَره مي خواهم
نه گپ و ناردانه
فقط، يلــداترين بوسه از لب هايت
!



گنجـشکـَک کوچــکِ کوچه هم با رفتنت کوچ کرد
...



ساکت
!
هيــچي نگــو
فقط من مي خوام حرف بــزنم
بدون تــرس از نشنــيدنت
بدون هيــچ گريه اي
بذار بــاور کنم
 
اگه يه روز سکــوت کردي واقعا حرفي براي گفــتن نداشتي



آرامــــش يعنـــي ؛
هر وقت قهر کردي ،
مطمئن باشي بجز تو ، هيچکس جاتو نميگيره



شکستن يک دل مگر چقــدر قدرت ميــخواد؟
که فکر کــردي اوني که قويــتره تويي!؟



خيلي سخته از غــَم به خواب پـَنـاه ببري
و از کابــــوس به اشــک
.....!



ميـگويند شــاد بنويس
!
و من ياد مــردي مي افتــم که گوشه ي خيابان آهنــگ شاد ميزد
......
اما با چشــمان خيس
....



نام تــو را که مي آورم
دوباره ابر دلـَم ميبارَد
.
نــــــــه
اين بار دلتنگت نيست
!
دل کوچَـکم با تــو غَريبگي ميکُـند



يک سلــول انفرادي
!!!
دردم از شکنــجه نيست
...
يــادش مرا
ديــوانه کرده



به سلامتيه نسل من که خسته شد از بس دزدکي بوسيد
...
دزدکي حرف زد
...
دزدکي در آغوش گرفت
...
دزدکي عشق بازي کرد
...
دزدکي دوست داشت
...
خسته شد
....
خسته
. . .



لعنــت به همه ضرب المثل هاي جهان
هروقت لازمشان داري،
برعکس از آب درمي آينـــد
...
مثلا همين حــالا
که من تــو را مي خواهــم
و طبق معمول،
خواستن نـتـوانستن استــــــــ
.....



گاهي دلم مي خواهد
وحشــيانه غرورت را
پاره کنم
!
قلب ترا
 
در مشتم بگيرم
و بفـشارم
تا حال مرا لحظه ايي بفهمي
...!



شبهـــا زيـــر دوش آب ســرد
..
بي صدا رها مي کـند
,
بــغض زخم هايـَش را
...
و هــمه مي گــويند
...
خـــوش بــه حــالـش
چـــه آســـان فـــرامــوش کــــرد
!!!



برايم نامه نوشته بود
:
" چقدر خوبه ، کسي هست . . .
که وقتي بهش فکر مي کني
!
اونقدر گرم ميشي ، که يادت ميــره
اتـــــاقت چقدر سرده
..! "
اي لعــنت بر اين يــارانه ها
....
که همه از ترس قبــض هاي آخر ماه
...
از سر ماه عاشــق شده اند
...



فقط يکــيو مي خوام که باهاش برم کافه گرامافون
....
ربات هم بود...بود
!
بي احســاسيش شــرف داره به احساس ِ بعضي ها
!



از آن روز که رفــته اي ؛
کارت شارژ ها را سيــگار ميــخرم
و با خيابان ها حرف ميزنم
!
هميــنطوري پيش برود
. . .
گوشيــم را هم بايد بفروشــم ؛ کفــش بخرم
...



نــه. مـن ديگر عـاشقــت نميـشوم
..
اين هر از گـاه عـاشقانـه نوشت هـا هـم تـه مـانده ي همانيست کـه بـه آن خــَنديدي
!



من درد دارم ... درد
!!
در دلم
...
در دست هايم
...
در چشــم هايم
!!
باز هم دمش گــــرم صندلـي
!!
کنارم ماند ... پشتم ماند
!
جا خـــالي نداد
...
يعنــي تو فقط " دو پايه " کم داشتـــي؟؟



قســـم مي خورم
....
ديگر حتي نامت را در اشعــارم نخواهي ديد
...
روي جلد دفتر شعــرم بـــــزرگ نوشته است
:
" لعنت خــــــدا بر پدر و مادر کسي که در اين مکان آشغــال بريزد. "

اس ام اس و جملات عاشقانه (سری 36)

خــــــــــــــــــــــــــدايا...
يه نگاه به خط توليد آدم سازيت بنداز
... 
اين آدمايي که ساختي خيلياشون دل ندارن
...



هرروز پاكت پيامهايمان را باز ميكنيم
تا پيامهايي راكه دوستانمان فرستاده اند بخوانيم
اما روزانه چقدر قرآن را بازميكنيم
تا پيامهايي راكه خدا براي ما فرستاه بخوانيم



هي فلاني .... با توام ! اينو بدون
: 
نفرينت نميکنم .... همين که ديگه تو هيچ
 
آرزويم نيستي براي تو بس است
... !!!



گفتَـــم
: 
تَمــامِ وُجــودَم از آنِ تـــو بود
مُـــشکِلَــم چيــست کـه بـا مَن چنيـــن مي کُـــني؟
گفـــــــت
:
آنقَـــدر خــوبـي کـه حالَـــم را بــِــهَم مي زَنــي
!



دلم بـراي خودم سوخت
وقتي صدايم كـردي
:
" شـُما "



اگه جدايــــــي" تو " از " من" را هم مي‌‌ديدن
بي‌ شک اسکار مي‌‌گــــــــــــرفت
بازيــــــــــت با مــــــــن
!!!



فقـط بگو ،
چگونه رفتن و نبودنت را باور کنم ؟ ؟
وقتي آغوش من هنــــــوز
.....
بوي بودن ات را ميدهد ؟؟؟؟



حتي مقدس ترين مريم هم دلش آغوش ميخواست چه برسد به منِ لعنتي
...



روي
بي تابيم
...!!!
تاب
ميخورم
...!!!
تا بيايي
...!!



تلــختر از خود جدايي هـا
آنجايي است كه بعدها اون دو نفر
هي بايد وانمـود كنند كه چيزي بين شان نبــوده
كه هيچ اتفاقي نيفتاده
كه از هم ديگر هيچ خاطره اي ندارند
...



حَوا که بغض کند
حتي خدا هم اگر سيب بياورد
چيزي جز گريه آرامَش نمي کند
سيب ها را قايم کنيد
خبر هاي امروزي همه شوم بودند
من حَواي پر از بغضم
.. !



ديـوونَت ميـشَم
وَقتــي لَبامو نِگاه ميکُنــي
 
و
 
پيــشونيمو مي بوســي



هر نقطه که مي گذارم ته دل
تو مي پري سر سطر
!



بعضي وقت ها .. چنان کيشت ميکنند
...
که سالهاي سال
مـــــــــــــات مي ماني
....



فاصــــله تان را با آدم هـــا رعــــايت كنــــيد
آدم ها يكــــهو مي زنن روي ترمــــز و اون وقت شمــــا مقصـــــري
...!



ميگـن
:
پيچ رو هر چقدر سفت کنن موقع باز کردنش
همونقدر بايد زور بزني
...
حالا هي منو بيپيچون،
به موقعش دهنتو سرويس مي کنم
..!



اي انسان
بفهم
!!!
اينکه زندگينامه اش ميخواني،
سفرنامه اي بيش نيست
!!



در دلــــــــم آرزوي ِ آمدنــــــــت ميـــميـــــــــــرد
رفته اي ايـــــــــنک ، اما آيـــا باز بر ميــــــگردي ؟
چه تمــــــــــناي محــــــــــال خنـــــــــده ام ميــگيرد
.



لباس هايم که تنگ مي شد
مي بخشيدم به اين و آن
ولي دل تنگم را ، حالا
چه کسي مي خواهد !؟



جــمــلــات بــي رحـمــانــه ات را
قـــدري آرام تــر بـنـــويــس
!
بــايـــد بـــه زخــم هـــاي تـــازه عـــادت کـــنــم



بيا حواس " خدا " را پرت کنيم
 
تو صدايش کن
....
و من دزدکي
....
فاصله ها را بر ميدارم
...



قابل توجه
 
بسياري از «من هم دوستت دارم» ها
نتيجه رودربايستي اي هستند که «دوستت دارم» ها ايجاد مي کنند ، جدي نگيريد
. . .



حافظ هنـوز هـم در فالـهـايش اصـرار دارد
خبر خوشـي در راه است
 
تو کجـاي دنيـاي منـي
که هر چـي مـي آيـي نمي رسـي ؟



من مَـــــــــردَم
با دستاني که به ظرافت ِ دستان تو نيستند
با صورتي تيغ تيغي ، که به نرمي ِ گونه هاي ِ تو نمي رسند
با قلبي پُر ازعشق
شايد اشکهايم ساده نريزند
شايد صدايم با يک طعنه ، راحت نلرزد
امــــا
با همان دستان ِ زبرم ، نوازشت مي کنم
با همان صورت ِ زبرم ميبويمت
و با قلب ِ عاشقم و با اشکهايي که پنهاني مي ريزند
با صدايي"لرزان" مي گويم
دوستت دارم
. . .